۱- بالاخره موفق شدم این کیبرد فارسی رو درست کنم و دوباره به نیمفاصله دست بیابم! دست و جیغ و هوراااا
۲- یکی از آیههای قرآن هست که مثل کابوس میمونه برای من. البته آیه عذاب و هشدار دهنده و اینها که زیاده، ولی به نظر من همهاش رو میشه به نوعی تفسیر کرد که بتونی فکر کنی این شامل من نمیشه و من مخاطبش نیستم. یعنی گروه یا رفتار خاصی رو داره نقد می کنه که آدم می تونه خودش رو قانع کنه من شاملش نیستم مثلا دروغ نگفتم یا دزدی نکردم یا دورو نبودم یا مشرک نیستم (که البته به نظرم بیشتر توجیهه، ولی لااقل توجیهش ممکنه!) اما این دو آیه به نظر من این راه فرار رو نداره. آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره کهف:
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا ﴿١٠٣﴾ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿١٠٤﴾
بگو:آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟ كسانىاند كه كوشششان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مىپندارند كه كار خوب انجام مىدهند.
آدم چطوری می تونه وقتی خودش می پنداره کار خوب انجام میده، بفهمه که جز زیانکارترین مردمه و برای بهبود وضعش کاری بکنه؟ به نظر من این مشکلی نیست که فقط افراد مذهبی باهاش درگیر باشند. فرد غیر مذهبی علاقهمند به زندگی اخلاقی هم با این چالش روبرو هست یا کسی که براش رشد شخصیتیاش مهم باشه. از کجا معلوم همه اونچه که میکنیم برای بهبود/رشد/پیشرفت خودمون اتفاقا بدترین تصمیمها نباشه؟ من امیدوارم پاسخ روانشناسانهای وجود داشته باشه که مثلا بشه تحلیل کرد و نشون داد دو جور حالت در مورد انسانهایی که فکر میکنند دارند کار درست رو انجام میدهند وجود داره و میشه بین اونی که در اشتباهه و اونی که نیست تمایزی قایل بود. وگرنه کلا چه امیدی باقی میمونه واسه آدم؟!
اگر از خوانندههای اینجا کسی میتونه توضیحی بده که من مقداری از این بابت آرامش پیدا کنم لطفا دست به کار شده و خانوادهای را از نگرانی برهاند!