-در ادامه پست قبل امروز که رفتيم بيرون و امير همراهم بود و تک تک ماشينها رو بهم نشون داد نه تنها چند تا ماشين صندوقدار قشنگ ديديم بلکه چند تا هم SUV خوشگل ديديم و حرف ديروزم رو پس ميگيرم ولي باز هم معتقدم منظره به اون قشنگي از ماشينهاي به اون شيکي کنار هم اينجا ديده نميشه، يا به چشم من نمياد!
-امروز رفتم به فروشگاه بوتز خسارت زدم و از اين بابت خيلي خوشحالم. 22 پوند چيز خريدم که 35 پوند قيمتشون بود ولي با انتخاب دقيق و صرف زمان مناسب جهت انتخاب موارد Offer خورده در اين امر خطير موفق شده و سربلند از بوتز اومدم بيرون که خيلي براي من موجب خوشحالي است.
-تا تو ايران هستيد هرچي آزمايش خون داريد بدهيد. از من گفتن بود. تا الان من اينجا سه بار آزمايش خون دادم که دو بارش بهم زنگ زدند و گفتند دوباره بيا خون بده. نميدونم بلد نيستند خون بگيرند يا نمونهها رو خراب ميکنند يا هرچي، صرف نميکنه اينجا خون داد.
-فعلا همين. نوشتم که نوشته باشم. بخونيد که خونده باشيد!