چون وبلاگ حال و هوای سعدی گرفته گفتم اندکی پند و اندرز که در دلم انباشته شده اینجا بنویسم برای خودم. همونطور که در ادامه میبینید واقعا به نظرم پند دادن به بقیه سودی نداره! ولی به علت حافظه ماهیگون شخص شخیص خودم میخوام چیزهایی که یاد گرفتم رو بنویسم که بعدا بهم یادآوری بشه.
-صبر و امید از با دوستان مروت، با دشمنان مدارا هم ضروریتره. اگر چیزی بر وفق مراد نیست صبر کن مراد میاد! و امیدوار باش به اومدنش.
-هدایت/راهنمایی/نجات/خوشبخت/عالم/باسواد کردن بقیه کار من نیست و به من هیچ ربطی نداره. خیلی اگر هنرمندم به داد خودم برسم (گفتم که نمیخوام بهتون پند و اندرز بدم!)
-برای هر کسی یک کاری روی این کره زمین هست که کس دیگری از پسش بر نمیاد. خیلی اشتباهه اگر این کار رو ول کنی و بری دنبال کارهایی که بقیه میتونند انجام بدهند، چه بسا بهتر از تو. اگر اون کار رو هنوز پیدا نکردی به بند صبر و امید مراجعه کن!
-رمز اون کار اینه که وقتی انجامش میدی کیف میکنی و هی به خودت میگی آفرین. البته زمان هم داره، شاید کاری که الان این شرط رو داره بعدا دیگه جوابگو نباشه. چشمهات رو باز نگه دار.
-استوانه از همه مهمتر است. این در واقع پند یک کارآفرین نمونه است که من شانس آوردم از خودش بشنوم. میگفت حواستون باشه نرید توی استوانه و بیرون نیایید. هر از گاهی از بیرون استوانه به خودتون و اوضاعتون نگاه کنید ببینید چطوره. به قول این خارجیها از context و زمان/مکان فعلی برو بیرون، از دید ناظر آرمانی ببین داری چه غلطی میکنی. اگر غلطهای خوبیه ادامه بده وگرنه از یک لگد محکم بهره برده همهاش رو شوت کن.
-برات مهمه پس دوباره مینویسم: نجات بشریت غلطی است گنده تر از دهان شما! برو برای خودت خوش باش و همین یک بشر رو دریاب، که نمیتونی دریابی. خواهشا بیخیال شو.pretty please!
از اینکه وقت خود را صرف خوندن مطالب باطل بنده نمودید متشکرم، به قول این جکهای وایبری تحت نظرم دکتر حواسش بهم هست D:
البته من فکر می کنم هرکاری میکنیم بخاطر خودمان است یعنی همین حواسمان به اطرافیان برای ایجا و حفظ اسایش خودمان است
خوب من فکر می کنم این اشتباهه. ما نمیتونیم بقیه رو تغییر بدیم به هر حال، وقت و انرژیمون رو هدر میدیم.
http://neeloofar.org/mostafamalekian/lecture/949-081193.html
این صحبت هم جالب بود و بی ربط به این پست نیست. لینکش رو گذاشتم که در آینده برام در دسترس باشه.