قالب قبلی نمیدونم چرا اینقدر از ریخت و قیافه افتاده بود. به خصوصش فونتش مایه آزار چشم و چار بود. امیدوارم این یکی بهتر باشه.
امروز داشتم فکر میکردم که ما خیلی نمیشینیم فکر کنیم ولی واقعا به فنا رفتیما. کی میتونست تصور کنه مدارس اینطوری تعطیل بشن، زندگیا کلا زیر و رو بشه، دنیا بشه یه دنیای عجیب متفاوت…این چند روزه چند سری چیزهای متفاوت* از اینور اونور خریده بودم که باید میرفتم دم خونه طرف میگرفتم. قرنطینه و حضور امیر در خونه باعث شد با ماشین و بدون حضور شخص دیگری! برم که منجر شده علاقه به رانندگیمو پیدا کنم و دنبال مقاصد دیگهای بگردم که بشه بدون هیچ کسی رفت :))
*میز صندلی برای حیاط، خونه عروسکی ته ته آخر بارنت، مجموعه دیویدیهای فرندز (چرا واقعا؟ اصلش این بود که میخواستم یه تخت رو ببینم تو خونه طرف، اینا رو هم سرراه برداشتم!) از خونهای حوالی همپستد، و در نهایت گوجهسبز مجانی که یه خانمی داره خیرات میکنه چون روی دستش مونده از نزدیکی برنت کراس.