-نوشتن این پستها کافی نیست که برای من خوب باشه، دوست دارم برای خواننده ها هم یه فایده ای داشته باشه. اگر بیشتر پستهام خیلی کم فایده خواهند داشت، این یکی زیاد فایده داره چون می خوام چند آیه از قرآن بگذارم، و جملاتی از استاد ملکیان عزیز. این جملات و خیلی دیگه از حرفهای استاد ملکیان رو هرکسی باید بارها و بارها بخونه و بهشون فکر کنه و عملی شون کنه…این به نظرم اولین چیزیه که اگر زندگی پس از مرگی باشه اونجا باید در موردش پاسخ قانع کننده داشته باشیم. اینکه آیا اصیل زندگی کردیم یا نه…پاراگراف بعدی نقل قول از استاد هست از این منبع. اگر حوصله کنید کل گفتگو رو بخونید خیلی سود خواهید کرد. در مورد زندگی اصیل توی حرفها و نوشته های استاد مطالب دیگری هم هست که با کمی جست و جو میشه پیدا کرد. من فرصت بیشتری برای این پست نداشتم متاسفانه.
“نکتهٔ دیگری که میخواهم خدمتتان بگویم این است که من به این نتیجه رسیدهام که آدم تا اصیل زندگی نکند، نمیتواند زندگیای بکند که خوبی و خوشی را داشته باشد. و آدم خیلی شرمنده است که این را بگوید ولی اصیل زندگی کردن در بافت اجتماعی کشور ما امری نزدیک به محال است. میگویم نزدیک به محال چون هستند کسانی که تمام عواقب سوء و تلخش را میپذیرند. آدم وقتی اصیل زندگی میکند یعنی بر اساس فهم و تشخیص خودش عمل میکند. اولین اثر این شیوه زندگی کردن این است که خفیه کاری در آن نیست. بخش زیادی از سایش و فرسایش در زندگی ما به این دلیل است که خفیه کاریم. فکر نکنید خفیه کاری فقط خفیه کاری سیاسی است. بزرگترین مانعی که در برابر زندگی اصیل ما هست افکار عمومی است نه رژیم سیاسی حاکم بر جامعه. اگر من واقعاً میتوانستم این افکار عمومی را به هیچ بگیرم و اصیل زندگی بکنم، خوبی و خوشیام بسیار بسیار همراهتر میشدند و دو راه را نمیرفتند. ولی البته در جامعههایی مثل جامعه ی ما در پیش گرفتن این روش یک تالی فاسد دارد: خوبی و خوشی همراهتر میشوند ولی به قیمت اینکه ناخوشیهای فراوانی هم از انجامشان پدید میآید. اصلاً به نظر من مهم نیست که جامعههای آزاد چه امکاناتی در اختیار شما قرار میدهند، به نظر من بزرگترین خدمتی که جامعهٔ آزاد به اعضای خود میکند این است که آنها می توانند از امکاناتی که دارند استفاده کنند. بخش زیادی از زندگی ما، ساحتهای مختلف وجود ما بر هم انطباق ندارد. شما عقیدهای دارید ولی متفاوت از آن رفتار میکنید. یک نحوه گفتار دارید و به نحوهای دیگر کردار. احساسات، عواطف و هیجاناتتان با کردارتان هماهنگ نیست. من کریستالی زندگی کردن، شفاف زندگی کردن را برای سلامت فرد خیلی سودمند میدانم. یعنی وقتی به یک فرد نگاه میکنی انگار به یک بلور نگاه میکنی و همهٔ زوایا و جوانب و خفایای آن را میبینی. ما هزینهٔ این را میدهیم که نمیتوانیم این یکپارچگی وجودی یا صداقت را داشته باشیم. راه حل آن هم این است که یا شخص برود و در جامعههای آزاد زندگی بکند یا آنقدر ارادهٔ قوی داشته باشد که تمام هزینههای این نوع زندگی را در جوامع غیرآزاد بپردازد. باور کنید که من تقریباً به هر کسی که گفتهام، فوری تصدیق کرده است که بخشی از مشکلات او از این امر نشأت گرفته است که نمیتواند چنان که عقیده دارید، احساس و عاطفه و هیجان داشته باشد. آن چنان که این دو تا را دارد، خواسته داشته باشد و آن چنان که این سه تا را دارد گفته داشته باشد و آن چنان که این چهار تا را دارد، کرده داشته باشد. من فکر میکنم که علت درد و رنج بسیاری از جوانان و میان سالان و کلاً اکثر ما این است. اگر میتوانستید در یک جامعهٔ آزاد زندگی کنید یا میتوانستید واقعاً اراده ی خود را قوی کنید و درد و رنجهایی را که ناشی از این نوع اصیل زیستن در اینجامعه است را تحمل کنید به شما خیلی خیلی کمک میکرد و یک مقدار از این فرو بستگیای که آدم در خودش احساس میکند، باز میشد. ”
-امروز این آیه های قرآن رو می دیدم که یاد زندگی اصیل افتادم. حضرت محمد که درود ابدی بر او و خاندان پاکش باد آدمی بود که زندگی اصیل داشت، و برای همین خدا بهش این رو گفت (و هر کدوم از ما مخاطب این هستیم روزی که اراده کردیم خودمون باشیم، نه عروسک دلخواه اطرافیان)
به نام خداوند رحمتگر مهربان |
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ |
|
نون سوگند به قلم و آنچه مىنويسند (۱) |
ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿۱﴾ |
|
[كه] تو به لطف پروردگارت ديوانه نيستى (۲) |
مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿۲﴾ |
|
و بىگمان تو را پاداشى بىمنتخواهد بود (۳) |
وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿۳﴾ |
|
و راستى كه تو را خويى والاست (۴) |
وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿۴﴾ |
|
به زودى خواهى ديد و خواهند ديد (۵) |
فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿۵﴾ |
|
[كه] كدام يك از شما دستخوش جنونيد (۶) |
بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿۶﴾ |
|
پروردگارت خود بهتر مىداند چه كسى از راه او منحرف شده و [هم] او به راه يافتگان داناتر است (۷) |
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۷﴾ |
|
|
-بله، خدا بهتر می داند چه کسی منحرف شده و او به راه یافتگان داناتر است. اگر پیش وجدان خودتون سربلند بودید، قضاوت دیگران نباید باعث بشه اون زندگی اصیل رو بگذارید کنار و مطابق میل اطرافیان و جامعه و غیره و ذلک زندگی کنید. این اون چیزیه که بهش میگن “شرک”، همون تنها گناهی که خدا نخواهد بخشید. زندگی اصیل یعنی کنار گذاشتن این چیزها، بت سنگی و چوبی و حتی هوی و هوس برای خیلی از ماها اونقدری خطرناک نیستند به نظر من که چیزهای ظریفتری مثل همین جلب نظر جامعه یا باورهای آبا و اجدادی که اتفاقا به نظرمون میاد خودمون انتخابش کردیم و سفت و سخت بهشون می چسبیم ولی واقعیتش اینه که فقط به خاطر شرایط زمانی-مکانی این باورها رو داریم. به نظر من تا وقتی همه بتها و همه شرکای خدا رو کنار نگذاریم (خیلی هستندها…خیلی!) و فقط و فقط به خاطر خدا، و فقط و فقط به خاطر خود (بله، خود و خدا خیلی به هم نزدیکند…من عرف نفسه فقد عرف ربه) زندگی نکنیم، مشرکیم.
خوب من دیگه از منبر میام پایین! تا درودی دیگر دوصد بدرود.
تكبير!
با تشكر 🙂
بسيار بسيار هم خوب و مفيد 🙂
مرگ بر ضد قلال قل قلی!
قطعا این پستها برای همه پر فایده است اگر همه در موردش فکرکنن و بحث پیش بیاد.همه از نظرتان هم و دیدگاههای هم اسفاده کنن( بحث و تبادل نظر یکی از انگیزه های من برای ورود به فیسبوک بود!:( )
استاد ملکیان و همینطور شما بسیار بجا و صحیح گفتین. داشتن زندگی کریستالی و شفاف موهبت بسیار بزرگیه.
آره…متاسفانه توی فیسبوک اصلا از این خبرها نیست. قدیمها شبکه اجتماعی گوگل ریدر خیلی جای خوبی برای بحث بود که متاسفانه بسته شد. آره واقعا نعمت بزرگ و دور از دسترسیه!
خیلی خوب بود عارفه یه کم که نه یه عالمه مفید بود ٬ بازم از این پست های خیلی مفید بزار شاید درس عبرتی شود برای ما!
خواهش می کنم، ما خودمون درس عبرتیم D: