خوب واقعیت اینه که من امروز احساس میکنم حق با افراد فوقالتیتر بوده و هست، و ما بابت یه عمر خندیدن بهشون، بهشون مدیونیم و باید بریم رسما عذرخواهی کنیم. چون این دسته اولین گروهی بودند که فهمیدن آخوندا رو باید (سه نقطه، خودتون پر کنید). ولی فقط اونا نبودن که، اونا گروهی بودند که… ادامه خواندن پیرمردان کراواتی سلطنتطلب لوسآنجلسی!
شب قدر
شبهای قدر از معدود زمانهایی بوده که فکر کنم بیشتر سالها توش چیزی نوشتم. امشب باید نکته مهمی که از مطلب قبل جا موند رو اضافه کنم. یکی از مهمترین سوژههای مراحل پنجگانه سوگواری برای ما ایرانیها، آخوندا هستند. خدا رو شکر بیشترمون به مرحله پذیرش نرسیدیم. ایشالا که هیچوقت نرسیم. به نظرم عقبموندهتر از… ادامه خواندن شب قدر
مراحل پنجگانه سوگواری
انکار, خشم , چانه زدن, افسردگی و پذیرش پارسال پیدارسال بود که یه لایو اینستاگرامی دیدم، که توش یه خانمی داشت در مورد عزاداری و سوگواری بعد از تجربه تلخی که داشت صحبت میکرد. خوب ما همیشه مرگ رو دلیل موجه سوگواری میدونیم. حالا یا مرگ اطرافیان یا بیماری در خودمون که خبرآور مرگ باشه،… ادامه خواندن مراحل پنجگانه سوگواری
روز شیراز و تولد گوگوش و بقیه مسائل
به عنوان یک زخم خورده گودر و بقیه شبکههای اجتماعی باید حواسم جمع باشه نوشتن تو اونا کافی نیست. از این روست که تقریبا همونا که توی توییتر نوشتم رو اینجا هم باید بنویسم. اول اینکه من مثلا تایملاین تر و تمیزی درست کردم و انواع دیگرستیز از هر نوعی رو به طرق مختلف از… ادامه خواندن روز شیراز و تولد گوگوش و بقیه مسائل
زکات علم
زکات علم امروز به طور اختصاصی برای خوانندههای اینجا اینه که من تازه توی یه واحد درسی Coursera به نام Science of Wellbeing اسم نوشتم که از دانشگاه Yale هست. مبحثش شکافتن اتم و گشودن دریچههای جدید علم نیست. من تازه شروع کردم ولی به نظر میاد بخش عمدهاش چیزهایی باشه که خودمون میدونیم ولی… ادامه خواندن زکات علم
رمضانیات قسمت اول
موسیقی مرگ نمیدونم قبلا در مورد این نگاه به مرگ نوشتم یا نه، چون آلزایمر دارم یادم نخواهد آمد. پس دوباره مینویسم که خیالم راحت باشه! در ضمن ماه رمضون هم هست و ضمن تکرار ذکر لعنت بر آخوندا فرصت خوبیه که آدم بره روی منبر. مرگ در واقع داره هر روز برای ما اتفاق… ادامه خواندن رمضانیات قسمت اول
حیاط
از مزایای خونه حیاط دار واقعی اینه که من در هفته گذشته به اندازه تمام عمر قبلم احتمالا در فضای سبز با لباس دلخواه آفتاب خوردم. از مضراتش اینه که چون همهاش توی حیاط پلاسیم خیلی کارای خونه پیش نمیره. این است از عواقب اسمشو نبر که شما ممکنه ترکش کرده باشین، ولی اون شما… ادامه خواندن حیاط
شادترین کودکان
یک تاریخدانی هم باید بیاد بنویسه که شادترین کودکان اون قرن، کودکان سال کرونا بودند. بچههایی که پدر و مادرهاشون کار مهمی جز سرگرم کردن اونها نداشتند. بچههایی که تمام اوقات خودشون رو با خانواده میگذروندن. بچههایی که اگر بیرون میرفتند فقط برای استفاده از فضای سبز و طبیعت کنار خانوادهشون بود. توی این ایام… ادامه خواندن شادترین کودکان
ماشین زمان
همین طوری الان به ذهنم خطور کرد آدمهایی هستند که خبر دارند من چطوری مردم. کاش میشد یه سفر کوتاهی در زمان کرد و پایان داستان رو پرسید!
کپی پیست
دوست داشتم این مطلب از کانال صدیق قطبی رو برای خودم اینجا نگه دارم: درد یا اعتقاد؟ در یک تقسیم کلان و مندرآوردی، آدمها دو گروهند: کسانی که درد خدا دارند و کسانی که درد خدا ندارند. کسانی که درد خدا ندارند خودشان سه دستهاند: خداباور، خداناباور و ندانمانگار. و هر کدامشان هم طیفهای متعدد… ادامه خواندن کپی پیست